متن آهنگ پوریا اصلانی به نام جان دلم از وب سایت بزرگ موزیک نیوز
آهنگ پوریا اصلانی بنام جان دلم
| متن آهنگ جان دلم با صدای پوریا اصلانی |
برگشتی شاد شدم خانه آباد شدم
من سکوتی بودم با تو فریاد شدم
تا سلامم کردی از خود آزاد شدم
چشم تو دریا بود غرق امواج شدم
بی تاب ترین حالت دنیا به سر آمد
این گونه که از آمدن تو خبر آمد
اینگونه که دلدار دلم از سفر آمد
جان دلم گفتمت با دل پیمانه کرد
گرمی دستان تو این دلو دیووانه کرد
عشق تو بار دگر در دل من خانه کرد
دست نوازشگرت زولف مرا شانه کرد
دل به دلدار رسید مژده از یار رسید
طرح چشمانت را ساده نقاش شدم
باز دنیا با من دست خوشبختی داد
تا نگاهت دیدم راز دل فاش شدم
بی تاب ترین حالت دنیا به سر آمد
این گونه که از آمدن تو خبر آمد
اینگونه که دلدار دلم از سفر آمد
جان دلم گفتمت با دل پیمانه کرد
گرمی دستان تو این دلو دیووانه کرد
عشق تو بار دگر در دل من خانه کرد
دست نوازشگرت زولف مرا شانه کرد
من سکوتی بودم با تو فریاد شدم
تا سلامم کردی از خود آزاد شدم
چشم تو دریا بود غرق امواج شدم
بی تاب ترین حالت دنیا به سر آمد
این گونه که از آمدن تو خبر آمد
اینگونه که دلدار دلم از سفر آمد
جان دلم گفتمت با دل پیمانه کرد
گرمی دستان تو این دلو دیووانه کرد
عشق تو بار دگر در دل من خانه کرد
دست نوازشگرت زولف مرا شانه کرد
دل به دلدار رسید مژده از یار رسید
طرح چشمانت را ساده نقاش شدم
باز دنیا با من دست خوشبختی داد
تا نگاهت دیدم راز دل فاش شدم
بی تاب ترین حالت دنیا به سر آمد
این گونه که از آمدن تو خبر آمد
اینگونه که دلدار دلم از سفر آمد
جان دلم گفتمت با دل پیمانه کرد
گرمی دستان تو این دلو دیووانه کرد
عشق تو بار دگر در دل من خانه کرد
دست نوازشگرت زولف مرا شانه کرد